جدول جو
جدول جو

معنی چل طوطی - جستجوی لغت در جدول جو

چل طوطی
(چِ)
مخفف چهل طوطی که نام کتابی افسانه ای است. نام افسانه ای معروف از مکر زنان که روستایی زادگان باسوادرا بخواندن آن رغبتی است. و رجوع به چهل طوطی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(چِ هَِ)
نام کتابی است دارای چهل افسانه که در مدت چهل روز طوطی با گفتن یکی از آنها بانوی خانه را که قصد فساد دارد مشغول میدارد تاخواجۀ وی از سفر بازمیگردد. (از یادداشت مؤلف).
- قصۀ چهل طوطی، تعبیر مثلی از حکایتی دراز
لغت نامه دهخدا
ملک طوطی، عوفی در لباب الالباب گوید: مخدوم انوری، از افاضل جهان و اعیان خراسان و میان او و اوحدالدین انوری مکاتبات و مشاعرات است ... گویند به سمع سلطان علاءالدین ملک الجبال رسانیدند که انوری تو را هجا گفته است و پای از حد خود فراتر نهاده و زبان به مثالب تو برگشاده بنزدیک ملک طوطی نبشت تا آن بلبل بستان فصاحت را بخدمت او فرستد و لطف مجاملت در میان آورد و چنان مینمود که او را بجهت تعهد و تلطف استدعا میکند و در ضمیر داشت که چون بر وی دست یابد اورا نکال گرداند و امیر عمید فخرالدین (از دوستان انوری) را از آن حال علم بود و صورت حال بنزدیک او نمیتوانست نبشت، چه از سطوت قهر سلطان علاءالدین می اندیشید ... بنزدیک او نامه ای نبشت، مطلع آن نامه این که:
هی الدنیا تقول بمل ء فیها
حذار حذار من بطشی و فتکی ...
انوری ازین بیت استدلال نمود که در ضمن آن ملاطفت ناکامی هست ... شفیعان انگیخت تا ملک طوطی را از سر آن دور کردند و چون ملک علأالدین را از آن حال معلوم شد رسولی دیگر فرستاد و گفت هزار سر گوسپند میدهم اگر او را بنزدیک من فرستی، ملک طوطی انوری را موکل کرد که ناکام ساخته باید شد و به غور رفت چه هزار گوسپند بمقابلۀ تو میدهد، انوری گفت ای ملک اسلام چون من مردی را بهزار سر گوسپند می ارزد پادشاه را برایگان نمی ارزد، بگذار تا باقی عمر در سلک خدم تو منخرط باشم و به دست بیان در مدایح در پای تو باشم، ملک طوطی را خوش آمد و او را نگاه داشت
لغت نامه دهخدا
تصویری از دو طوطی
تصویر دو طوطی
دو توتی، دو لب دلستان دو لب معشوق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چه طوری
تصویر چه طوری
چه جوری، چگونه
فرهنگ واژه فارسی سره
پایه ای در دو سوی تخته زیرین چرخ، که دوک نخ ریسی در آن به حرکت
فرهنگ گویش مازندرانی
مرتعی جنگلی در جوار روستای لاشک کجور
فرهنگ گویش مازندرانی